۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۴, سه‌شنبه

به روز میشویم

حالا که نگاه میکنم میبینم چقدر به روز نیستم. خودم نه ها وبلاگم. اصلا دیگه یادم نیست چی به چی بود.
یه کافه second cup داریم پایین خیابون Brant روبروی دریاچه هر سه شنبه از ساعت هشت شب موزیک زنده داره. اون دو هفته پیش ما رفتیم دو سه نفر اومدن و گیتار زدن و آواز خوندن ما هم مثل بقیه رفتیم نشستیم قهوه خوردیم و از موزیک زنده لذت بردیم. هفته پیش از مدرسه برای دخترم یه پاکت اومد توش یه کارت تبریک بود و معلمش ازش تشکر کرده بود که بعنوان student of the week کارش رو خوب انجام داده و کلی تشویقش کرده بود. من بیشتر از دخترم ذوق کردم.
دیگه از هفته پیش و هفته قبلش چیزی یادم نمیاد فقط شنبه گذشته چون دخترم و همسرم سرما خورده بودن نرفتیم تورنتو و درس ث رو خودم بهش یاد دادم. ولی همون شنبه از صبح رفتیم Dollarama , Canadian Tire , Zellers , Wal Mart
باز بیشتر به این نتیجه رسیدم که وال مارت از همه فروشگاهها قیمتهاش مناسب تره. از یه دلاری یه جفت راکت بدمینتون و یه بسته توپش و یک جفت بادبادک خریدیم که در موقع مقتضی بریم بازی کنیم.
از وقتی که از ایرانیها منقل خریدیم دیگه بساط کبابمون به راهه. واسه خودم یه پا منقلی شدم رفت پی کارش. داداش همش پای منقلم. سه سوته برات آتیش درست میکنم کیف کنی.
جاتون خالی یک کباب کوبیده و کباب چنجه ای درست کردیم که نگو و نپرس.
همین جمعه که گذشت رفتیم Canadian Tire و یه دوچرخه صد دلاری برای من خریدیم مطمئن نبودم که بتونم سوار بشم آخه از بچگی سوار نشده بودم مسئول قسمت دوچرخه ها بهم گفت برو تو حیاط پشت فروشگاه امتحان کن منم که باهوش smart نابغه سریع دو تا پا زدم یاد گرفتم دیگه خریدیمش. یه چند کشوی پلاستیکی خریدم دو تا کشوی بزرگ و چهار تا کوچیک داره. بهش حراج خورده بود به قیمت بیست دلار. برای خرت و پرت و خرده ریز آشپزخونه خیلی خوبه. سه تا میز پلاستیکی کوچیک خریدیم برای توی بالکن که جلوی هر صندلی یکی بذاریم.
شنبه از سوپر خوراک یه دست دل و جگر خریدم پنج دلار یکشنبه ناهار جاتون خالی کبابش کردیم و توی بالکن خوردیم. گوجه سبز خوبی هم داشت پوندی پنج یا شش دلار یه کم نوبرونه خریدیم.
یکشنبه هم که بعد از صبحانه رفتیم دوچرخه سواری تا کنار دریاچه تو پارک کنار دریاچه یه کم استراحت کردیم دخترم اونجا بازی کرد و دوباره پا زدیم برگشتیم تا second cup یه قهوه خوردیم و اومدیم خونه ناهار دل و جگر خوردیم و بعد از ظهر خوابیدیم.

هر روز میگم خدایا شکرت به خاطر همه چیز.

۳ نظر:

مریم گفت...

شانتمیس جان دوچرخه مبارکه و همیشه به شادی عزیزم
منم هر روز میگم خدایا شکرت .. خدایا شکرت

باران گفت...

خوشحالم که خوشحالی ! نمیدونم من چرا هیچوقت از Zellers خوشم نیومده !!! ولی وال مارت را دوست دارم !!

صحرا گفت...

سلام شانتمیس جان
دوچرخه ات مبارک
در ضمن به دخترت هم تبریک بگو
امیدوارم روز به روز از زندگیت راضی تر باشی و خدا را بیشتر هم شکر کنی