۱۳۸۸ مهر ۱۹, یکشنبه

خونه جدید

روز جمعه رفتیم به طرف برلینگتون که دنبال خونه بگردیم دو سه تا آپارتمان رو دیدیم و بالاخره آخرین جایی که رفتیم رو پسندیدیم. مدیر ساختمون یه سری فرم بهمون داد که باید پر کنیم فرمها رو برامون ایمیل هم کرد که میتونیم پر کنیم و براش بفرستیم که خدا بخواد روز سه شنبه بقیه مدارک رو بدیم و قرارداد رو امضا کنیم.
اینطور که ما پرس و جو کردیم و متوجه شدیم برلینگتون از همیلتون خیلی خیلی بهتره برای همین اجاره هاش هم بالاتره.
روز شنبه هوا آفتابی بود ما هم رفتیم نیاگارا و تا غروب اونجا بودیم از کشتی که پیاده شدیم لباسامون خیس شده بود و باد تندی هم میوزید و متاسفانه مامانم گلودرد گرفت و یه کوچولو سرما خورد ولی خیلی سریع دوا درمونش کردیم که مریض نشه.
امروز رفتیم طرف وان میلز قبل از اینکه به وان میلز برسیم یه مال دیدیم که من از هیچکس راجع بهش نشنیده بودم اگه اشتباه نکنم این مال تقاطع یانگ و میجر مکنزی بود یه فروشگاه خیلی بزرگ با لباسهای برند که توش لباس پنج دلاری هم پیدا میشد البته باید دقت میکردیم که لباسها زدگی و خرابی نداشته باشن.
تو وان میلز خیلی نتونستیم بگردیم چون مامانم دو سه شب پیش برای امشب بلیط کنسرت گروه همای و مستان (نمیدونم درست گفتم یا نه) خریده بود و باید زودتر میومدیم خونه من که از موسیقی سنتی خیلی خوشم نمیاد و حوصله سنتور و دلی دلی ندارم در ضمن با دخترم که نمیشد دو سه ساعت روی صندلی نشست برای همین من و دخترم موندیم خونه همسرم و مامانم رفتن کنسرت ناگفته نماند که مامانم همسرم رو مهمون کرد بعنوان کادوی تولدش. امشب کنسرت یکی دو تا خواننده در پیت هم بود فکر کنم هنگامه و افشین خداییش هیچکدومشون ارزش پول خرج کردن رو ندارن. ولی ماه دیگه که معین میاد به احتمال زیاد میرم کنسرتش.
آخر همه هم بگم که خونه جدید که پیدا کردیم رو خیلی دوست دارم دل تو دلم نیست که زودتر برم توش.