۱۳۸۸ اسفند ۲۷, پنجشنبه

دیدی گرفتمت

یعنی انقدر من میترسیدم، همش الکی بود. یعنی بچه بازی بود. یعنی نمیدونم چرا بعد دو سال دنبالش رفتم. یعنی حالا که تموم شده خندم میگیره که چرا انقدر میترسیدم. خوب اینم یه جور مرضه دیگه بیخودی بترسی. بهش میگن فوبیا. من با این سن و سالم فوبیای امتحان دارم. اسم امتحان که میاد چهار ستون بدنم میلرزه. یکی نیست بگه از این هیکلت خجالت نمیکشی از چهار تا تست ساده میترسی. 
دیشب این سایت رو پیدا کردم و نشستم چند بار تست زدم امروز صبح هم دو سه بار امتحان کردم و رفتم امتحان G1 رو دادم تموم شد رفت پی کارش. خیلی معطل شدم از اینجا در خونه که کلی منتظر اتوبوس شدم تا اومد تا اونجا که بیست و پنج نفر قبل از من تو نوبت بودن. بعد که نوبتم شد مسئول مربوطه نمیدونم گیج بود منگ بود شایدم ملنگ بود یه جور بدی برام توضیح داد که اصلا قاطی کردم گفتم تا یک ربع دیگه برمیگردم با همسرم تماس گرفتم و موضوع برام روشن شد و برگشتم. گواهینامه ایرانیم رو تو تورنتو دادم ترجمه کردن چون من ده سال سابقه رانندگی دارم میتونستم از سفارت یه تائیدیه بگیرم که ده سال سابقه رانندگی دارم دیگه لازم نبود امتحان G1 , G2 بدم و فقط امتحان G رو میدادم. تو ترجمه نوشته ده سال ولی باید مورد تائید سفارت باشه. تائیدیه از سفارت گرفتن هم کلی درد سر داره برای همین اگه فقط با ترجمه میخواستم اقدام کنم به جای ده سال برام یک سال سابقه رانندگی منظور میکردن. اینم مشکلی نبود مشکل اینجا بود که این خانمه خیلی بد برام توضیح داد طوری که فکر کردم قوانین عوض شده میگفت بعد از امتحان کتبی باید امتحان شهر جی وان بدی بعد نمیتونی تنها بشینی رانندگی کنی بعد از یک سال میتونی امتحان جی تو بدی بعد از یکسال میتونی امتحان جی بدی و اینطوری میشد سه تا امتحان شهر. بعد که با همسرم تلفنی صحبت کردم و برگشتم خوشبختانه وقت ناهاره خانمه شد و همکارش گفت این پرونده رو من انجام میدم. یه فرم پر کردم همونجا بینایی سنجی انجام دادم یه عکس ازم گرفت و دو تا برگه داد بهم رفتم تو یه اتاقی همونجا نشستم به تست زدن. یه برگه پشت و رو سوال بود یه برگه پشت و رو علائم رانندگی بود. یک ربع یا بیست دقیقه طول کشید تا تستها رو زدم یه چند دقیقه ای منتظر شدم تا جوابش حاضر شد و خانمه گفت قبولی. گواهینامه جی وان موقت بهم داد تا اصلیش با پست تا دو سه هفته دیگه بیاد در خونه. برای امتحان شهر هم آنلاین یه وقت میگیرم میرم امتحان میدم قال قضیه کنده بشه. 
همسرم گفت خوشحالی؟ ذوق کردی؟ گفتم نه چه ذوقی کلی به خودم بد و بیراه گفتم که امتحان به این آسونی رو چرا دو سال پشت گوش انداختم. 

از سه شنبه بگم که رفتیم تورنتو و ساعت از هفت گذشته بود رسیدیم میدون مل لستمن و هنوز خیلی شلوغ نشده بود سمت چپ میدون سکو برای نشستن بود میخواستیم دنبال جا بگردیم که دیدم یه خانمی هی دست تکون میده فکر کردم با یکی دیگست باز رفتم جلوتر دیدم هی اشاره میکنه هی دست تکون میده پشت سرم رو نگاه کردم دیدم انگار این خانمه با منه خلاصه با تعجب رفتم نزدیک چون اصلا نمیشناختمش خانمه گفت من لاله ام تازه شناختمش خلاصه سلام و علیکی کردیم و کنارشون جا نبود نشستیم رو پله کنار سکوشون. یهو یکی از دوستانم که چندین ماه بود ندیده بودمش اومد جلو سلام و احوالپرسی و گفت کنار ما جا هست بیاین اونجا خلاصه با لاله خداحافظی کردیم و رفتیم پیش این دوستم تا ساعت ده و نیم اونجا بودیم و دیگه هوا سرد شده بود و ما هم خسته رفتم با لاله خداحافظی کردم و رفتیم سوپر خوراک یه کم خرید داشتم بعد راه افتادیم سمت خونه و ساعت دوازده و نیم رسیدیم خونه.