۱۳۸۸ آذر ۱۴, شنبه

تعطیلات

عید همگی مبارک انشالله تعطیلات بهتون خوش بگذره.

امروز شنبه امتحان پایان ترم داشتیم به سلامتی امتحان رو دادیم و خلاص شدیم.

دیروز جمعه پی ای دی بود و دخترم خونه بود. با دوستم بیتا صحبت میکردم اونا پی ای دی نداشتن بعد به این نتیجه رسیدیم که هر شهری پی ای دی هاش با بقیه شهرها فرق میکنه من فکر میکردم این روزها در کل کانادا یا حداقل در هر استان یکی باشه.

فردا هم دخترم مدرسه ایرانی داره ولی چون معلمش گفت فقط درسهای قبل رو دوره میکنیم اجازه گرفتم که فردا نبرمش و خودم تو خونه باهاش کار کنم.

انگار کم کم هوا میخواد سرد بشه الان ساعت ده شبه و دمای هوا منفی دو درجه ست. امروز هم هوا سرد بود همراه با باد.

امروز نیم ساعتی توی راهروی مدرسه دخترم نزدیک یه کلاس نشسته بودم نمیدونم کلاس چندم بود فکر میکنم سوم چهارم دبستان بود انگار توی کلاس به جای معلم سگ بسته بودن من نمیفهمم آخه این چه طرز برخورد با بچه های مردمه؟ نزدیک بود بلند شه دونه دونه بچه ها رو بزنه. خدا رو شکر که فقط هفته ای یه روزه.

به سلامتی تا هفته اول ژانویه از کالج رفتن خبری نیست فکر کنم از دهم ژانویه ترم جدید شروع میشه ولی من هنوز تصمیم نگرفتم که برم یا نه. حالا تا اونموقع.

داشتم تو یه مجله افغانی به اسم نایاب یه متنی رو میخوندم با عنوان نصایح لقمان حکیم به فرزندش بعضیهاش جالب بودن:

- در حضور مهمان بر کسی خشم مگیر!

- با دیوانه و مست سخن مگو!

- برای کسب سود و دوری از زیان آبروی خود را مریز!

- در کار دیگران کنجکاوی و جاسوسی مکن!

- ادب و تواضع را هیچگاه فراموش مکن!

- با دشمنان مدارا کن و در مقابل جاهلان خاموش باش!

- در مال و مقام دیگران طمع مکن!

- از رفت و آمد و مال و مرام و مسلک خویش کمتر بگو! (دیگه از این به بعد جزئیات رو نمینویسم)

- عمر و روزی با حساب و کتاب است پس مترس و طمع مکن!

بیشتر بود من فقط چند تاش رو نوشتم.

خوش باشید بازم عیدتون مبارک

هیچ نظری موجود نیست: