۱۳۸۹ فروردین ۶, جمعه

بشقاب سلامتی

بعد از تبریک سال نو خواستم از همه دوستانی که تو پست قبلی زحمت کشیدن و تبریک گفتن و از همه دوستانی که برام ایمیل فرستادن و سال نو رو تبریک گفتن تشکر کنم. امیدوارم امسال سال بسیار خوبی برای همه باشه اول از همه براتون آرزوی سلامتی و تندرستی میکنم بعد شادی و آرامش آخر سر هم ثروت.
سوال کرده بودین این سبزه رو از کجا آوردم این سبزه رو از بازارچه نوروزی ایرانیها خریده بودیم. من هیچوقت سبزه سبز نمیکنم.
از هفته پیش بگم که غروب با همسرم رفتیم (خیابون) Walkers Line اداره پلیس برای درخواست عدم سوء پیشینه برای کار والنتیر گفتن جوابش بین دو تا چهار هفته حاضر میشه و میفرستن برام. 
هفته گذشته دو تا کار مفید انجام دادم یکی همون گواهینامه رانندگیم بود که گرفتم یکی هم همین عدم سوء پیشینه. 
کلاسهامون تا دو هفته دیگه تموم میشه یه کم طولانی شد و منم راستش خسته شدم از چهارشنبه کلاس نرفتم. چهارشنبه وقت دکتر غدد داشتم برای تیروئیدم که باید میرفتم تورنتو ساعت هفت و نیم صبح از خونه رفتم بیرون با اتوبوس تا ایستگاه Go رفتم از اونجا سوار قطار شدم تا تورنتو ایستگاه Union رفتم اونجا سوار مترو شدم تا ایستگاه فینچ رفتم اونجا هم سوار اتوبوس شدم تا مطب دکتر رفتم و ساعت ده و نیم رسیدم مطب دکتر. من نفر سوم بودم و خانم دکتر گویا تو بیمارستان یه جلسه ای داشتن و دیر رسیدن به مطب و کلی بابت تأخیرشون عذرخواهی کردن دقیقا عین دکترهای تهران که ساعتها معطل میشیم و کلی هم ازمون عذرخواهی میکنن هااا. 
خلاصه خانم دکتر که یه خانم جوون و خوش تیپی هم بود و دو تا خانم ایرانی تو اتاق انتظار کلی از کار و سواد ایشون تعریف کردن، منو ویزیت کردن و خدا رو شکر گفتن هیچ گره ای وجود نداره و فقط یه کم بزرگه برام آزمایش خون نوشت که جوابش حاضر شد تلفنی بهم میگه که دارویی که میخورم رو کم کنم یا زیاد و دیگه لازم نیست دوباره برم مطبش.
در ضمن بهم گفتن که باید پنج روز در هفته روزی سی دقیقه پیاده روی کنم و روش زندگیم رو عوض کنم. یه بشقاب معروف هم این دکترها دارن که بشقاب رو بهم نشون داد و گفت باید اینجوری غذا بخوری.
ساعت دوازده بود که از مطب دکتر اومدم بیرون و دوباره همون راه رو باید برمیگشتم ساعت یک ربع به سه رسیدم به برلینگتون و چون هوا خیلی خوب بود و منم تازه از مطب دکتر اومده بودم و حرفهاش روی من تأثیر گذاشته بود و جوگیر شده بودم تا مدرسه دخترم پیاده رفتم سر راه از وال مارت هم برای خودم قرص آهن گرفتم. 
دیروز (پنج شنبه) سه تامون دیر از خواب بیدار شدیم البته همسرم صبح با رئیسش تماس گرفت و اطلاع داد که دیر میره سر کار. ساعت ده همسرم رفت سر کار ساعت ده و نیم دخترم رو گذاشتم مدرسه و خودم پیاده رفتم تا وال مارت و کلی برای خودم اون تو چرخیدم و چند تا تیکه لباس برای خودم و دخترم خریدم و از مک دونالد هم یه قهوه گرفتم خوردم و ساعت یک و نیم اومدم خونه. 
امشب قراره بریم خونه یکی از دوستانم عید دیدنی. امسال ما هیچ جا نرفتیم برای عید دیدنی دیگه از تورنتو دور شدیم و کی حال داره اینهمه راه بره تا تورنتو برای عید دیدنی.

۱۶ نظر:

Marjan گفت...

انشا الله كه هميشه خوش بگذره از نشونی هايی كه دادی حدس زدم دكتر شما و دكتر من يكی باشه خانم دكتر زاهدی بود احتمالا؟؟ يادته بهت گفتم نگران نباش اگر چيز خدای نكرده حادی باشه خيلی سريع دست به كار ميشن، من فاصله روزی كه رفتم پيش دكتر زاهدی و خيلی با عجله گفت همين آخر هفته بايد بری تو اتاق عمل واقعا چند روز بشتر نشد. سيستمشون تاخير داره اما واقعا سهل انگار نيست به هر حال بسيار خوشحالم كه چيز خاصی نبوده و الان احساس بهتری داري، هميشه سلامت باشي.

شانتمیس گفت...

سلام مرجان جون ممنون درست حدس زدی عزیزم. چقدر دکتر مسئول و انسانیه. در ضمن یه دکتر خانوادگی ایرانی تو برلینگتون بهم معرفی کرد چون من هر چی گشتم نتونستم پیدا کنم یه یادداشت هم براش نوشت که اگر مریض جدید نمیگرفت منو قبول کنه.
ممنون از محبتت. مواظب خودت باش.

باران گفت...

ببینم شانتمیس کی میایی عید دیدنی من ؟؟؟؟؟؟؟

banoyemehr گفت...

سلام امیدوارم همیشه برات سلامتی باشه. سال خوبی داشته باشی و اونجا بهت خوش بگذره

Diary Of A Stranger گفت...

سال نو شما هم مبارک. بهترین ها رو برای شما و خانوادت آرزو میکنم.

ناشناس گفت...

شانتمیس جان عیدت مبارک ..هر روزت عید و شادی و سلامتی باشه.خدا رو شکر که مشکلی نبود برای تیروییدت.دکتر گویا دکتر فامیلیه؟

ناشناس گفت...

خانوم دکتر گویا رو شوخی کردم هااااااا

ناشناس گفت...

srarch chie?

شانتمیس گفت...

باران جان خدمت میرسم

شانتمیس گفت...

مرسی بانوی مهر عزیز انشالله شما هم سال خوبی داشته باشی

شانتمیس گفت...

Diary Of A Stranger عزیز
ممنون

شانتمیس گفت...

ناشناس عزیز سال نو شما هم مبارک

استارچ همون نشاسته هست مثل نان و برنج و پاستا و سیب زمینی و ...

مژده گفت...

شانتميس جون خوشحالم كه مشكل خاصي نداشتي و خدارو شكر... راستي گواهينامه هم تبريك ... شاد باشي

شانتمیس گفت...

مرسی مژده جون مثل همیشه تو به من لطف داری

سان شاین گفت...

سلام شانتمیس جان
عید رو به شما و همسر و فرزند گلتون تبریک میگم و امیدوارم این سال پر از موفقیت برای شما و خانواده باشه
رضا ، سان شاین ، کوچولو

شانتمیس گفت...

salam sun shine aziz
bebakhshid finglish type mikonam computeremoon moshkel dare be internet connect nemishe oomadim library
mamnoon az arezooye khoobe shoma
movafagh bashin