۱۳۸۸ بهمن ۵, دوشنبه

مخچه

این روزها خیلی معمولی گذشته یکی دو بار که هوا خوب بود و از طوفان خبری نبود رفتم پیاده روی. هفته پیش یکشنبه رفتیم IKEA و کل بعد از ظهرمون رو اونجا گذروندیم. من و همسرم تو رستورانش نشستیم به قهوه خوردن و حرف زدن دخترمون هم رفت قسمت بچه ها بازی کرد. قسمت بازی بچه ها محدودیت زمانی داره وقتی 45 دقیقه تموم شد همسرم رفت دخترمون رو بیاره منم برای خودم نشسته بودم و داشتم یواش یواش یه آهنگی رو زمزمه می کردم آهنگه این بود: دلم میخواد که روزی صد هزار بار ** بهت بگم دوست دارم عزیزم ** دلم میخواد که عمر و زندگیمو ** به پای عشق خوب تو بریزم*** یهو یه خانم مسن کانادایی که میز کناری نشسته بود بلند شد که بره بهم گفت your voice is nice  من کلی خجالت کشیدم و دستمو گذاشتم روی صورتم خانمه گفت it does ازش تشکر کردم و خانمه رفت.
هفته گذشته وقت دکتر گوش و حلق و بینی داشتم تست شنوایی ازم گرفت و یه سری سوال و یه کارایی گفت انجام بده دادم گفت گوشهات مشکل نداره. سرگیجه ام خوب شده ولی گاهی سمت چپ سرم احساس سنگینی میکنم. دکتر خانوادگی گفته بود برم پیشش چون بیمارستان جواب سی تی اسکن رو براش فرستاده بود روز شنبه رفتم دکتر گفت یه چیز کیست مانند روی مخچه ت داری ولی چون سی تی اسکن بافت نرم رو نشون نمیده باید بری ام آر آی گفتم بیمارستان بهم وقت داده برای اپریل. گفتم حالا یعنی این چیه؟ حالا چه بلایی سرم میاد؟ دکترم گفت باز این سوژه پیدا کرد چیزی نیست احتمالا مایع نخاع یه جا جمع شده خلاصه یه مرض به بقیه امراضم اضافه شد.
امروز هوا خیلی خیلی خوبه دمای هوا پنج شش درجه بالای صفره یه هشت کیلومتری هم داره باد میاد یه بارون قشنگی هم میباره منم یه نیم ساعتی پیاده روی کردم. جای همتون خالی.

۷ نظر:

baran گفت...

سلام شانتمیس جون !! نگرانت شدم امیدوارم که چیز مهمی نباشه !

شانتمیس گفت...

سلام باران جان
نگران نباش دوست عزیز بالاخره هر کی یه جور زحمتو کم میکنه منم اینجوری :)

باران گفت...

یعنی چی؟؟؟ تازه اول جوونیته!! به قول مادربزرگها پیر شی ننه .... وای چقدر خوب شد که نام و آدرس اینترنتی ات را باز کردی!

مژده گفت...

انشالله كه چيز مهمي نيست و به زودي خوب خوب مي شي.... مراقب خودت باش .... شاد باشي

شانتمیس گفت...

مرسی مژده جان

maral گفت...

حتما چيز مهمي نيست . نگران نباش . ايشالا زودتر خوب ميشي

شانتمیس گفت...

مرسی مارال جان